نمی خواستم همه روزام مثل همدیگه تموم شه
اما زندگی یه لحظس نباید ساده حروم شه
نمی خواستم عادتم شه که فقط زنده بمونم
بی هدف هر چی که لحظس یه ته خط برسونم
من باید کاری می کردم حسرت دلم بمیره
از شکستن نمی ترسم حتی از جاده ی تیره
با همین خون تو رگهام با همین عشقی که دارم
هر چی رو که مانعم شه خیلی ساده بر می دارم
پشت سر دعای مردم راه سختی پیش روم بود
من می گیرم از زمونه چیزی رو که آرزوم بود
زندگی و زنده موندن هر دو کار آدما بود
انتخاب هر کدومش کار دست خود ما بود
من باید کاری می کردم حسرت دلم بمیره
از شکستن نمی ترسم حتی از جاده ی تیره
با همین خون تو رگهام با همین عشقی که دارم
هر چی رو که مانعم شه خیلی ساده بر می دارم
بخوای نخوای عاشقتم بری نری عشق منی
برو بیات چه دیدنی بگو مگوت شنیدنی