زمین گرمم کمته
تو میگفتی بهتری
بار خودت رو بستی و
دیگه میخوای بپری
تو که میگفتی ترسیدی
پس چرا میگی من بیام
میخوای بگی دوستم داری
نه اینو اصلا نمیخوام
تو پادگان جفت چشمات
جفت پا زدم بی معرفت
عمری بودم سرباز صفر
عمری بودم تو معرکت
گفتی دو سال خدمتت
اما شده یک روزگار
خراب شه اون سرباز خونه ت
خراب شه رو سرت هوار
یک مشت ارازل ادعا
آخ که چقدره رو داری
تو خوشی هام شریک من
تو غم هام تنهام میذاری